در نهانِ کدام
طبیعتِ بی جان
نشان از آنانی می توان یافت
که جانِ هم ذاتِ خویش را
بدینسان
آسان
بستانند
نفرینِ کدام
عفریتِ پیر
عفریتِ پیر
بر جایگاهِ اجابت نشست
که گسل هایِ گمشده ی زمین
بر سالکانِ دوزخ
گشوده گشت
نواده یِ کدام ابلیس
کین و جنون را
در زهدانِ خاک نشاند
در زهدانِ خاک نشاند
که امانِ سرو و صنوبر را
هرز- گیاهانِ بی نشان
هرز- گیاهانِ بی نشان
بریده اند
ردّ کدام قدیس را
در قصه هایِ ناصری
دنبال می کنی؟
روزگاری که
بر خاکسترِ هرکشتزار
چوبه ی داری
قد کشیده است
نوایِ نی لبک
بر تن- پاره ی گوسفندان
مویه می کند
و غرشِ سفیرانِ مرگ
گورِ مردگان را
از هم می درند
ارسلان-تهران
دهم آبانماه نود و هشت