در کجایِ دنیایِ کوچکم
خیمه ی ناپیدایت راگستراندیکه هر شبپریشان تر از پیشخاطراتی آشفتهجانی دوباره می گیرندبازم ستان آرامشی راکه در کوچه باغهایِ کودکیمگم کرده امچینشِ دفینه واری استگویاهنوزاز همه ی آن واگویه هایی کهخویشم رادر ستیزی نابرابربا خویشبی قرار می سازدارسلان - تهران1395-05-08
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر