۱۴۰۰ آذر ۱۹, جمعه

چه بی قرار بودیم




چه بی صبر بودیم و

چه بی قرار

وقتی که

گردش روزگار را

بر میل خویش

به انتظار

نشسته بودیم و

بر بساط اقبال بد سگال

قرعه ی فال

به تعبیری نیک زده بودیم

 

چه بی تردید بودیم و

چه بی گدار

هنگامی که

شعبده ی حادثه را

به سبک سری

بر تابیده بودیم

خرقه ی دیگری

بر تن پوشیده بودیم

و ته مانده ی حریمی هم

اگر مانده بود

به حرمت پشیزی

بخشیده بودیم

 

چه رنجی که کشیدیم و

چه بسیار شکوه که شنیدیم

در هنگامه ای که

سنگلاخ ساحل

بادبانی را به چشم نمی دید و

طوفان

بر چهره ی دریا

رنگ خشم می پاشید

تا شاید

حس طلایی خورشید را

از صورت روز

بستاند و

عافیت کنج شبانه را

در باور جان

بنشاند

 

چه معصومانه

بی صبر بودیم و

چه مومنانه بی قرار

اگر چه

بسیار دشوار بود

دشوار

 

ارسلان-تهران

هیجدهم آذر ماه یکهزار و چهارصد


هیچ نظری موجود نیست: