برگی بر شاخه نماند
تا خاطره ی خزان را
بیدار سازد
سایه ی درختی هم
زمینِ خشک را نپوشاند
تا از شعله ی خورشید
دل را
به ترانه ای بنوازد
تنها حضور تو بود
به ناگاه
که رنگِ حنایی زندگی را
بر بامِ خالیِ خانه
بر می افرازد
ارسلان- تهران
هیجدهم آذرماه یکهزاروچهارصد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر