Sunday, 16 March 2025

بر ما چه گذشت؟





 با دانه هایِ غلطانِ غزل

عاشق می شدیم

از نوایِ عارفانه‌ی مثنوی

به سماعی مستانه

می رقصیدیم

در گلستان 

با یارِعیار

ورق به ورق می چرخیدیم

و از پیچ و تابِ اثیریِ صائب

حیران، انگشت می گزیدیم


در باور نمی گنجید

که به اینجا رسیده‌ایم


در بندِ "نای"

با مسعود سعد گریستیم

بر ایوانِ شکسته‌ی مدائن

به ناله‌ هایِ خاقانی پیوستیم

 بوستان را 

از دل و جان پاییدیم

اما

بی حاصلیِ قافله‌ی عمر را

به چشم دیدیم


بر ما چه گذشت

که به اینجا رسیده‌ایم


نَقلِ یلانِ سیستان

از زبانِ مرشد افتاد

"کاوه" نامی شد

در بازار مسگران و فولاد

"آرش" در کُنجِ خانه

چشم زخم می ساخت

و "سهراب" با هجومِ شبانه‌ی دشنه ای

زندگی را باخت


بر ما چه رفته است

که به اینجا رسیده ایم


نه خسروی ماند و

نه کیخسروی

نه لیلی، نه زلیخا

و نه از شهرزاد قصه ها اثری

نه همنوایی و نه درد آشنایی

و نه از کوله بارِ کهن

رّدِ سخن یا صدایی 


بر ما چه گذشت 

که به اینجا رسیده ایم


لابلای خاطرات 

در جستجویت بودم

سرآغازِ هر دفتر را

با شعری به یادت گشودم

شهر 

سرشار از اندوه بود و 

حاصلِ کلام

تنها غمنامه ای شد

که در یادت سرودم


بر ما چه سخت گذشت

تا به اینجا رسیده ایم


ارسلان-تهران

بیست و سوم اسفند ماه ۱۴۰۳


No comments: