Tuesday, 2 February 2021

شب که با شتاب رسید






شب که با شتاب رسید
ماه
به هیات دخترک کولی
بر تاق آسمان دوید
تن پوش سپیدش
بر یال هوسناک کوه
لغزید و
پس پشت ابرکی سرگردان
نقاب بر صورت کشید
تا
از کمین دره ی دریده چشم
در امان بماند

شب که با شتاب رسید
دشت هنوز
شیدایی شیون شبرنگ
ردای سیاهی پوشید
غبار از غمی غریب
بر رخسار شهر
دوید و
کوچه ی تنهایی
بی صدا
به دامان کودکانه ی خواب
خزید
تا جان برهنه را
از جنون روز
برهاند

شب که با شتاب رسید
تصویر سایه ات
از تصور  پنجره
سرک کشید
دل تنگ
به رسم روزگار نه دور  و نه نزدیک
باز در این ویرانه
خانه گزید
با خیالت
چشمک ستاره را
می شد حتا
بر سقف اتاق دید
اما هنوز
دل بی تاب
نگاهت را
 لابلای قصه ها
می خواند
ارسلان-تهران
چهاردهم آبان ماه نودونه

No comments: