در خوابم
بی هوا نگاهت کردم
خوابیده بودی
دلواپس حال خرابی شدم
که آرامشت را
پریشان می کرد
——-
رویاهایم
بغض کردند
از خواب پریدند و
به آغوش تاریکی دویدند
———-
خواب
با سوزش چشم نیمه باز گریخت
از پرده ی تاریک سقف
آوار خستهی خاطرات
می چکید
————
خماری چشمت را
خیال
به نقاشی کشید
شب حسود
به گوشه ای خزید و
سایه ی بیداری را
در برابر دید
———
کاش می شد
ماه هم
بر بالین شب
خواب خورشیدی را ببیند
که بر بال ابر
می نشیند
ارسلان- ویسبادن
۲۴ جولای ۲۰۲۵
No comments:
Post a Comment