۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۴, شنبه

هوای دیروز

 





امروز از پی دیروز

شتابان

گام بر می‌دارد و

سال هم هر سال

خرقه‌ی عاریتی را

دوباره نو نوار می‌پندارد

تا کوتاهی ماحضرِ عمر

در فاصله‌ی حصار و آوار را

به فراموشی سپارد

 

در آشفته روزگاری که

نه شوقی است

تا شادی را بر لب بنشاند

نه اشکی

تا چشم را به تسکینی بگریاند

و نه انتظاری

از بی قراری عقربه

تا زمان را به ترفندی

به دیار گذشته بکشاند

 

تصویری از

طعم گس لبخندت را

بر بومِ خالیِ نگاهم

نقاشی کن

تا گل - ابریشمِ فرش اتاق

زیرِ طاقِ بلندِ محرابی

عارفانه به رقص برخیزد

 

جوانه‌ی نهان

در قندیلِ سفالی قالی

از آویز داربست بگریزد

 

و رخسارِ عبوسِ دیوار

از شمیمِ مریم و شب بو

دمی با رنگِ زندگی

درآمیزد

 

امروز هم هنوز

در هوای دیروز

گام بر می دارد

 

ارسلان – تهران

24 اردیبهشت 1401


هیچ نظری موجود نیست: