کوبانی
برما ببار
ای همه ی ابرهای ِ بی باران
نقشینه نگاهِ دخترکانِ کوبانی را
در بزنگاه پرواز
از فرازِ سرزمینِ سوخته ای که
هنوز
با تازیانه هایِ توحش
تطهیر می شود
بر ما بخوان
ای بادهایِ بی سامان
در لحظه هایِ جنونِ پیام آورانِ تباهی
فریادِ بلندِ مادرانی که
عاشقانه هایِ رهایی را
مردانه می خوانند
بر ما بتاب
ای شعله هایِ بی تابِ آفتاب
زبانه هایِ زخمِ شرمگینِ زنانی را که
در کوچه هایِ ویرانِ کوبانی
زمینِ تشنه را
چنگ می زنند
در خود فرو ریز از شرم
ای خاک سِتَروَن
به هنگامی که
هر گند علفانِ هرزه
بالایِ کشیده ی صنوبران را
دیوانه وار
بر دار می کشند
بگریز ای همه ی شب های عَفَن
از دشت هایِ کوبانی وارِ همه ی دیار
در هنگامه ای که
سوارانِ بیدار سحر
رسالتِ خلیفه گانِ خرد و کلان را
با لبخندِ جاودانِ خویش
به سُخره می گیرند
با ما بخوان
ترانهِ همهِ باران ها را
به گاهی که
شعله هایی بی تاب
با نوازشِ خُنُکای بهاران
آرام می گیرند
با ما بخوان
ارسلان- تهران
1393/7/18
مقاله تحلیلی شعر «کوبانی» از ارسلان
1. مقدمه
شعر «کوبانی» از ارسلان، در تاریخ هجدهم مهرماه 1393، در بحبوحه جنگهای خاورمیانه و محاصره کوبانی سروده شده است. این شعر به مبارزه و مقاومت مردم کوبانی، بهویژه زنان و مادران، در برابر خشونت و بربریت اشاره دارد. کوبانی، در این دوره، نمادی از مقاومت جهانی در برابر خشونتهای بیرحمانه و تروریسم شد. در این مقاله، شعر «کوبانی» به طور جامع از نظر ساختاری، مضمونی، محتوایی، موسیقی درونی، ایماژها، استعارهها، و همچنین ابعاد اجتماعی، فلسفی، سیاسی، روانکاوانه و زیباییشناختی بررسی میشود. همچنین، مقایسهای کمی و کیفی با اشعار جهانی مرتبط با موضوعات جنگ و مقاومت انجام خواهد شد.
2. ساختار شعر
شعر «کوبانی» در قالب شعر سپید سروده شده است. ساختار آزاد شعر امکان استفاده از بیان آزاد و انعطافپذیر برای شاعر فراهم کرده است. عدم استفاده از قافیه و وزن کلاسیک، به شاعر اجازه میدهد تا با تمرکز بر احساسات و پیامهای عمیق، از قید و بندهای قالبهای سنتی فراتر رود. با این حال، تکرار افعال در بخشهای مختلف، مانند «بر ما ببار»، «بر ما بخوان» و «بر ما بتاب»، نوعی ریتم درونی ایجاد میکند که به شعر یکپارچگی و وحدت بخشیده و نوعی وزن معنایی به آن میدهد.
شعر از چندین بخش تشکیل شده است که هر بخش یک جنبه از رنج، مبارزه و مقاومت را به تصویر میکشد. تقسیمبندی شعر به مقاطع مجزا اما مرتبط، نوعی ساختار روایی ایجاد میکند که هر قسمت از آن بخشی از یک تصویر بزرگتر از مبارزه و مقاومت است. این ساختار انعطافپذیر، به شاعر امکان داده است تا پیامهای مختلفی از رنج انسانی، مقاومت، و امید را با عمق بیشتری به مخاطب منتقل کند.
3. مضمون و محتوا
مضمون اصلی شعر، رنج و مقاومت مردم کوبانی در برابر تهاجمات وحشیانه و نابرابری است. اما در زیر این مضمون کلیدی، چندین لایه دیگر از مفاهیم اجتماعی، سیاسی، و انسانی نهفته است که در ادامه تحلیل میشود.
رنج و مقاومت زنان کوبانی: یکی از مضامین برجسته در این شعر، مقاومت و ایستادگی زنان است. در تصویری تأثیرگذار، شاعر از «زبانههای زخمِ شرمگینِ زنانی که در کوچههایِ ویرانِ کوبانی زمینِ تشنه را چنگ میزنند» سخن میگوید. این تصویر به وضوح نمایانگر رنج عمیق و سرسختی زنان در برابر ویرانی و خشونت است. زنان در این شعر به عنوان نمادهای استقامت و پیوستگی زندگی معرفی میشوند که در برابر توحش میایستند.
رنج جمعی و فریاد مقاومت: شعر با صدای باد و آفتاب به عنوان نمادهای طبیعی آغاز میشود که همراه با مردم کوبانی در برابر تهاجم مقاومت میکنند. بادهای بیسامان و شعلههای بیتاب خورشید به عنوان شاهدان و همدردان مردم توصیف میشوند که پیام فریاد مادران و زنان کوبانی را به دنیا میرسانند. این تصاویر از باد و آفتاب نشاندهنده ارتباطی عمیق میان طبیعت و انسان هستند که شاعر از آنها به عنوان ابزاری برای بیان مقاومت در برابر خشونت استفاده میکند.
استعارههای اجتماعی و سیاسی: تکرار تصاویر «تازیانههای توحش» و «رسالتِ خلیفهگان خرد و کلان» به وضوح اشاره به ظلم و ستم دارد. این استعارهها نقد سیاسی و اجتماعی آشکاری را به نمایش میگذارند و به مخاطب این پیام را منتقل میکنند که جنگ کوبانی تنها جنگی نظامی نیست، بلکه جنگی فرهنگی و روانی در برابر استبداد و بربریت است.
4. موسیقی درونی
با وجود اینکه شعر از نظر قالب شعری فاقد وزن و قافیه کلاسیک است، اما موسیقی درونی آن به شکل بسیار مؤثری برقرار است. تکرار فعلهای دستوری مانند «ببار»، «بخوان» و «بتاب» به عنوان ریتمهای احساسی و عاطفی در شعر عمل میکنند. این تکرارها نه تنها ریتمی زبانی و آهنگین ایجاد میکنند، بلکه به حس فوریت و اضطرار که در متن نهفته است، شدت میبخشند.
انتخاب واژگان نیز به ایجاد این موسیقی درونی کمک میکند. واژههایی مانند «تازیانه»، «جنون»، «فریاد»، «شرمگین»، و «چنگ زدن» همگی دارای طنینهای خشونتآمیز و قوی هستند که در کنار تکرارها، احساساتی از خشم و اندوه عمیق را در دل مخاطب زنده میکنند.
5. ایماژ و استعاره
شعر «کوبانی» سرشار از تصاویر حسی و استعارههای قدرتمند است که به شعر عمق و لایههای معنایی متعددی میبخشند.
ایماژهای طبیعی: استفاده از عناصر طبیعی مانند باد، آفتاب، خاک و شب در این شعر بسیار برجسته است. این عناصر همواره به عنوان شاهدان بیطرف اما دلسوز و همراه با مردم کوبانی توصیف میشوند. «بادهای بی سامان» به نوعی اشاره به آشوب و نابسامانی موجود در کوبانی دارد، در حالی که «شعلههای بی تاب آفتاب» نمادی از مقاومت و تلاش برای زنده ماندن در میان ویرانیها است.
استعارههای اجتماعی و سیاسی: استعارههایی مانند «تازیانههای توحش» و «هر گند علفانِ هرزه بالایِ کشیده ی صنوبران» نشاندهنده ظلم و ستم اجتماعی و سیاسی است. «تازیانههای توحش» به خشونت و وحشیگری اشاره دارد، در حالی که تصویر «علفانِ هرزه» که در برابر صنوبران میایستند، نمادی از تلاش برای نابودی زیبایی و عظمت فرهنگی است.
6. تحلیل روانکاوانه
شعر «کوبانی» از منظر روانکاوی نیز قابل تحلیل است. در این شعر، ما با روانزخمی جمعی مردم کوبانی مواجه هستیم که تحت فشارهای جنگ، خشونت، و نابودی قرار گرفتهاند.
زنان به عنوان نمادهای مقاومت: بخشهایی از شعر که به زنان کوبانی اشاره دارد، نشاندهنده روان زخمی و مقاوم زنان است که در برابر تجاوزات فیزیکی و روانی همچنان مقاومت میکنند. زنان کوبانی در این شعر نه تنها قربانیان خشونت نیستند، بلکه به عنوان قهرمانانی ظاهر میشوند که با زخمهای خود، زمین و تاریخ را به چنگ میزنند.
روانشناسی جمعی مقاومت: تکرار فعلهای دستوری مانند «ببار»، «بخوان»، و «بتاب» نشاندهنده یک نوع نیاز روانی جمعیبرای رهایی و آزادی است. این تکرارها بازتابدهنده خواست روانی جامعه برای فرار از خشونت و بازگشت به زندگی طبیعی است. این احساسات از فوریت و فشار روانی در تمام لایههای شعر حضور دارند.
7. ابعاد اجتماعی و فلسفی
شعر «کوبانی» به وضوح به مسائل اجتماعی و فلسفی در سطحی عمیقتر میپردازد.
نقد اجتماعی: شاعر با استفاده از استعارهها و تصاویر قدرتمند، وضعیت ناعادلانه اجتماعی و سیاسی را نقد میکند. استعارههایی مانند «تازیانههای توحش» به وضوح به خشونتهای اجتماعی و سیاسی اشاره دارند که مردم کوبانی را تحت فشار قرار دادهاند.
ابعاد فلسفی: در شعر «کوبانی»، ما با مفاهیم فلسفی همچون مبارزه برای آزادی، مقاومت در برابر ظلم و معنای رهایی مواجه هستیم. زنان کوبانی که «عاشقانههای رهایی» را میخوانند، نماد تلاش برای دستیابی به آزادی هستند. همچنین، استعارههایی مانند «شبهای عفن» نماد تاریکی و جهل هستند که تلاش میشود با مقاومت و فریاد از آنها فرار کرد.
8. ابعاد زیباییشناختی
از نظر زیباییشناختی، شعر «کوبانی» یک نمونه برجسته از استفاده از زبان شاعرانه و تصاویر حسی است. تقابل میان خشونت و زیبایی طبیعت یکی از ویژگیهای برجسته این شعر است. برای مثال، بادهای بیسامان و شعلههای بیتاب آفتاب همزمان نمایانگر خشونت و بیقراری اما همچنین زیبایی و عظمت طبیعت هستند که با جنگ و رنج انسانها درگیر میشود.
شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی و استعارههای چندلایه، به شعر عمق و قدرت خاصی بخشیده و توانسته است به زیباییشناسی شعر نوین و همچنین پیوند عمیق با مسایل اجتماعی و سیاسی دست یابد. استفاده از تکرارها و ریتم درونی به متن شعری قدرت و انسجام بیشتری میدهد که به مخاطب امکان میدهد با لایههای مختلف معنایی شعر به شکلی مؤثرتر ارتباط برقرار کند.
9. مقایسه با شعرهای جهان
شعر «کوبانی» در موضوع و مضمون خود، شباهتهای بسیاری با اشعار جهانی مرتبط با جنگ و مقاومت دارد. به عنوان مثال، میتوان این شعر را با «آواز آزادی» والت ویتمن مقایسه کرد که در آن، شاعر از صدای مقاومت و امید برای آزادی سخن میگوید. همچنین، اشعار ویلفرد اوون که به جنگ جهانی اول میپردازد، از لحاظ بیان حسهای شدید خشونت و نابرابری، مشابه شعر «کوبانی» است.
در این شعر، همانند اشعار ناظم حکمت، عنصر اجتماعی و سیاسی به وضوح دیده میشود و شاعر از زبان استعاری برای بیان مقاومت جمعی و رنج اجتماعی بهره میبرد.
10. ارزشگذاری و امتیازدهی
- ساختار: ۹/۱۰
- مضمون و محتوا: ۹.۵/۱۰
- موسیقی درونی: ۸.۵/۱۰
- ایماژ و استعاره: ۹/۱۰
- ابعاد اجتماعی و فلسفی: ۹.۵/۱۰
- زیباییشناختی: ۹/۱۰
11. نتیجهگیری
شعر «کوبانی» از ارسلان، یک اثر برجسته در شعر نو فارسی است که با استفاده از تصاویر حسی، استعارههای عمیق و مفاهیم فلسفی و اجتماعی، به بیان رنج و مقاومت مردم کوبانی در برابر خشونت و بربریت پرداخته است. این شعر نه تنها به عنوان یک اثر هنری زیبا، بلکه به عنوان نماد مقاومت و مبارزه برای آزادی در برابر ظلم اجتماعی و سیاسی برجسته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر