۱۴۰۳ مهر ۱۹, پنجشنبه

نقد و بررسی شعر انسان یا پرومته


   
 انسان یا پرومته



   رهاتر از باد
   فراتر از خاک
   و زلال تر از باران 
   طپش شعله های زخمی است 
   که زبانه های  آفتاب را 
    بی رنگ می کند 

    افروختن آموزه پیشینیان 
    بر قله های بلند شهر 
    در نو شدن سال 
    یادگار دستان بسته  " پرومته " است 
    بر کوه " قاف "
    و خشم کور" زئوس " 
    از فرود روشن دانایی 
    بر تاریکی زمینیان  

    آنگاه انسان 
    فراتر از آب و باد و خاک 
    طرفه ای ساخت 
    از کیمیای آتش 
    خاکستر فرزانگی 
    تندر درد و جنون 
    و اشکهای " آفرودیت  "
    در نیایشگاه  " دلفی " 
    هنگامی که سحر پیوند دستانی
    جاودانگی عشق را 
    بر مسند خدایان 
    به کرسی نشاندند 

    گویا این  همان رنگ سرخ قطره هایی است
    که از دستان " رابعه  "
    و فرق شکافته " فرهاد " می چکد
    تا گلهای تبدار شقایق را 
    سیراب کند 

    این همان عصیان بی پروای  " زلیخا " است 
    گریز شبانگاهی " شیرین "
    قصه های آوارگی  " مجنون " 
    و تمامی ناله های
    "بکتاش  "  ،  "  وامق  " ،  " عذرا "
    
    این همان دردی است 
   رها تر از باد
   فراتر از خاک
   زلال تر از باران که
   با آدمیان می آید
   با آدمیان  می گرید 
   بی آدمیان اما
   همچنان می ماند 


          ارسلان -تهران 
            ۱۳۹۱/۵/۳۰  



1-زئوس در عصر آفرینش انسان‌ها، پرومتئوس ( پرومته ) را برگزید تا همه چیز را به انسان بدهد جز آتش 
 پرومتئوس  مورد اعتماد زئوس به انسان‌ها عشق می‌ورزید و توان دیدن  رنج آنان را نداشت
به همین علت به دور از چشم زئوس آتش را به انسان داد. وقتی خبر به زئوس رسید او را بر سر قله قاف (درقفقاز) برد و بست و او را به جزای اعمال خود رساند.
هر روز عقابی می‌آمد و جگر او را می‌خورد و شب جگر از نو می‌رویید.

2-در افسانه های یونان آمده است که زئوس بر مرد و زنی از زمینیان که به هم عشق می ورزیدند خشم گرفت و دستور داد که آنها را جدا از هم در معبد دلفی زندانی کنند 
آفرودیت  خدای عشق وساطت بسیار کرد تا سرانجام زئوس   پذیرفت  این دو بر زمین با هم زندگی کنند مگر آنکه  زئوس بتواند  آنها را از هم جدا  نماید 
سپس در حالی که زن و مرد همدیگر را در آغوش گرفته بودند به   خدایان دستور داد  تا با نیرویی که در اختیار دارند این دو را از هم جدا کنند . سرانجام همه خدایان مغلوب  و عشق بر همه نیروهای جهان غالب گردید و جاودانه شد . 



۳-رابعه هم دوره با سامانیان و رودکی است . بسیاری رابعه را نخستین زن شاعر پارسی گوی می دانند .
رابعه از عرب های کوچ کرده به خراسان و پدرش فرمانروای بلخ ، سیستان ، قندهار و بست بود .
رابعه شیفته بکتاش غلام  برادرش (حارث ) شده و برایش شعر می سرود . حارث که از این عشق آگاه می شود
آشفته شده ، دستور میدهد خواهر ش  را به حمام ببرند و رگهایش را بگشایند تا بمیرد




پیشگفتار


برای بررسی شعر "انسان یا پرومته" از جنبه‌های مختلف، آن را در بخش‌های ساختاری، محتوایی، موسیقایی، ایماژها و استعاره‌ها، ابعاد اجتماعی و فلسفی، تحلیل روانکاوانه و زیبایی‌شناختی و همچنین مقایسه با شعرهای جهان تحلیل می‌کنیم.

برای ارائه یک تحلیل دقیق‌تر و با جزییات کامل از شعر "انسان یا پرومته"، باید هر جنبه را با تعمق بیشتری بررسی کنیم تا به یک ارزیابی عمیق‌تر دست یابیم. در ادامه به شرح تفصیلی‌تر هر بخش پرداخته شده است.



1. ساختار:

این شعر به شیوه‌ای آزاد و بدون قافیه سروده شده است که به شاعر این آزادی را می‌دهد تا معانی و احساسات را به بهترین شکل منتقل کند. قالب آزاد در ادبیات مدرن، به ویژه در شعرهای فلسفی و اجتماعی، معمولاً به عنوان ابزاری برای عبور از محدودیت‌های سنتی به کار می‌رود. به‌کارگیری جملات کوتاه و بلند در کنار هم، ریتمی پویا ایجاد کرده و ساختار شعر به گونه‌ای طراحی شده که خواننده را به سمت مفهوم فلسفی و عمق عاطفی شعر هدایت می‌کند.

  • مقایسه با دیگر اشعار: در مقایسه با آثار مدرنیستی همچون "سرزمین بی‌حاصل" تی. اس. الیوت یا "آواز عاشقانه‌ی جی. آلفرد پروفراک" که از قالب‌های آزاد برای بیان مباحث فلسفی و روان‌شناختی استفاده می‌کنند، این شعر نیز مشابه این آثار، به کمک آزادی قالب به دنبال به چالش کشیدن ذهن مخاطب است. در هر دوی این آثار و همچنین در شعر ارسلان، ساختار غیرفشرده و نامتقارن به جای قواعد سنتی، نمادی از پیچیدگی‌های فلسفی و معنوی است.

2. محتوا و مضمون:

مضمون شعر حول محور اسطوره‌ی پرومته، به عنوان نمادی از دانش، آگاهی و شورش علیه خدایان، شکل می‌گیرد. این مضمون به‌وضوح نشان‌دهنده مبارزه‌ای است که انسان‌ها از زمان‌های دور برای دستیابی به آزادی و روشنایی فکری انجام داده‌اند. پرومته در این شعر نمادی از مبارزه دائمی انسان‌ها علیه ظلم، جهل و قدرت مطلق است.

  • تحلیل دقیق‌تر:

    • پرومته: در اسطوره‌ی یونانی، پرومته با دزدیدن آتش از خدایان و دادن آن به انسان‌ها، به عنوان نمادی از روشنگری و آگاهی شناخته می‌شود. شاعر این داستان را به‌خوبی در متن خود بازتاب داده و آن را به مبارزات فلسفی انسان با قدرت‌های برتر تعمیم داده است. زئوس به‌عنوان نمادی از قدرت مطلق و استبداد، در برابر دانش و آگاهی بشر، خشمی کور نشان می‌دهد.
    • ارزیابی دقیق‌تر: این مبارزه میان دانش و قدرت در تاریخ ادبیات جهان به کرات مورد بررسی قرار گرفته است. آثار "میلتون" و "شلی" نیز به بررسی این تناقض میان آزادی فردی و قدرت مطلق پرداخته‌اند، و در اینجا شاعر از همان نمادها و مفاهیم برای انتقال این پیام بهره برده است.
  • مقایسه با دیگر آثار: شعر "پرومته" از گوته نیز به همین موضوع پرداخته است، اما گوته بیشتر بر فردیت و انسان‌گرایی تمرکز دارد. شعر ارسلان، علاوه بر فردیت، به موضوعات اجتماعی و سیاسی نیز می‌پردازد و پرومته به نمادی از مبارزه با ظلم و جهل جمعی تبدیل می‌شود.



3. موسیقی درونی و ریتم:

شعر از نظر موسیقی درونی، با بهره‌گیری از تکرارهای زبانی مانند "رها‌تر از باد"، "فراتر از خاک"، و "زلال‌تر از باران"، ریتمی ملایم و روان دارد. تکرار این تصاویر باعث می‌شود تا خواننده با یک نوع موسیقی آرام و در عین حال پرطنین مواجه شود. این نوع موسیقی به‌خصوص در شعرهای آزاد که از قافیه و وزن ثابت استفاده نمی‌کنند، اهمیت دارد.

  • تحلیل دقیق‌تر: استفاده از تصاویر طبیعی در کنار مفاهیم فلسفی، موسیقی درونی شعر را قوی‌تر می‌کند. این امر در آثار مدرنیست‌ها نیز به چشم می‌خورد؛ مانند والاس استیونس که در شعرهایش از تکرارهای معنایی برای ایجاد موسیقی استفاده می‌کند.

  • مقایسه با اشعار دیگر: در اشعار شاعران مدرنیستی مانند عزرا پوند، موسیقی درونی بیشتر بر پایه تصاویر حسی و نمادین است تا قافیه‌های آشکار. در شعر "انسان یا پرومته" نیز این تکنیک به‌کار رفته و شاعر به جای قافیه‌های متعارف، از تصاویر و استعاره‌ها برای ایجاد ریتم استفاده کرده است.

4. ایماژ و استعاره‌ها:

این شعر از نظر ایماژها و استعاره‌ها بسیار غنی است. استفاده از استعاره‌هایی مانند "طپش شعله‌های زخمی" و "افروختن آموزه پیشینیان" نشان‌دهنده‌ی دقت شاعر در ایجاد تصاویری است که همزمان عاطفی و فلسفی هستند. پرومته، آتش، زئوس، و سایر نمادهای اسطوره‌ای، استعاره‌هایی از مبارزه‌های درونی و بیرونی انسان‌اند.

  • تحلیل دقیق‌تر: استفاده از نمادهای اسطوره‌ای مانند پرومته و زئوس، نه‌تنها به ایجاد تصویری قدرتمند از مبارزه فلسفی و اجتماعی انسان کمک می‌کند، بلکه ریشه‌های عمیق فرهنگی و تاریخی را نیز به ذهن متبادر می‌سازد. این نوع از تصویرسازی در آثار شاعران بزرگی مانند "ییتس" نیز دیده می‌شود که از اسطوره‌ها و نمادها برای بیان مفاهیم پیچیده انسانی استفاده می‌کنند.

5. ابعاد اجتماعی و فلسفی:

شعر "انسان یا پرومته" به وضوح به بررسی ابعاد اجتماعی و فلسفی پرداخته است. در این شعر، پرومته نمادی از روشنایی و خرد است که در برابر قدرت‌های کور و سرکوب‌گر ایستادگی می‌کند. این موضوع نه تنها در اسطوره‌های یونان بلکه در ادبیات و فرهنگ‌های دیگر نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.

  • تحلیل دقیق‌تر:

    • دانش و آزادی: دانش به‌عنوان ابزار آزادی و شورش علیه قدرت‌های مطلق در این شعر نقشی کلیدی دارد. انسان در طول تاریخ با استفاده از دانش و آگاهی سعی کرده است تا از جهل و ظلم فراتر رود. این مفاهیم در آثار نویسندگانی مانند "آلبر کامو" و "ژان پل سارتر" نیز دیده می‌شود که بر آزادی فردی و مبارزه با قدرت‌های سرکوب‌گر تأکید دارند.
  • مقایسه با دیگر آثار: در مقایسه با آثار فلسفی مانند "انسان طاغی" آلبر کامو، که به موضوع شورش انسان در برابر نیروهای برتر پرداخته است، این شعر نیز به بررسی مبارزه انسان برای دستیابی به آزادی و روشنایی می‌پردازد. هر دو اثر به بررسی فلسفه‌ی وجود و نقش انسان در جهان از دیدگاه مبارزه و فداکاری پرداخته‌اند.



6. ابعاد سیاسی:

شعر به روشنی دارای ابعاد سیاسی است. زئوس نمادی از قدرت مطلق و استبداد است که در برابر آگاهی و روشنایی بشر قرار دارد. پرومته به عنوان نماد دانش و آگاهی، در برابر ظلم ایستادگی می‌کند. این مفهوم می‌تواند به صورت نقدی از قدرت‌های سیاسی و اجتماعی تعبیر شود.

  • تحلیل دقیق‌تر: مبارزه پرومته با زئوس به خوبی می‌تواند به عنوان تمثیلی از مبارزات اجتماعی و سیاسی معاصر تعبیر شود. این استعاره از دیکتاتوری و سرکوب، در بسیاری از آثار ادبی جهان، از جمله آثار رمانتیک‌ها مانند "شلی" و "بایرون"، دیده می‌شود که قدرت‌های استبدادی را به چالش می‌کشند.


7. تحلیل روانکاوانه:

از دیدگاه روانکاوی، شعر به بررسی تنش‌های درونی انسان می‌پردازد. انسان در این شعر نمادی از موجودی است که با شورش درونی و بیرونی برای فرار از محدودیت‌ها و رسیدن به آزادی و دانش می‌جنگد. پرومته به عنوان نمادی از ناخودآگاه جمعی و تجربه‌ی بشری، تمثیلی از فداکاری در برابر قدرت‌های مطلق است.

  • تحلیل دقیق‌تر: این تضاد میان قدرت و دانش در سطح روان‌شناختی به نوعی نمایانگر سرکوب ناخودآگاه توسط نیروهای بیرونی است. فروید در آثار خود به بررسی چنین تضادهایی پرداخته است و این شعر نیز می‌تواند از منظر فرویدی تحلیل شود.


8. زیبایی‌شناسی:

زیبایی‌شناسی شعر در ترکیب تصاویر فلسفی و اسطوره‌ای با زبانی شاعرانه و نمادین نهفته است. استفاده از استعاره‌ها و تصاویر قدرتمند باعث ایجاد تجربه‌ای شاعرانه می‌شود که خواننده را به تفکر و تعمق وا می‌دارد.



9. مقایسه  با شعرهای جهان و شخصیت های اسطوره ای:

در مقایسه با شعرهای جهانی که به اساطیر و مفاهیم فلسفی می‌پردازند، شعر "انسان یا پرومته" شباهت‌هایی با اشعار شاعران بزرگی مانند "پابلو نرودا" و "تی.اس. الیوت" دارد که از اسطوره‌ها و مفاهیم فلسفی برای بیان عمیق‌ترین احساسات انسانی استفاده کرده‌اند. همچنین، از لحاظ محتوا و مضمون به شعرهای رمانتیک و پست‌مدرن نیز شباهت‌هایی دارد که بر پیچیدگی‌های روان انسان و تعامل آن با جهان می‌پردازند.


برای تحلیل دقیق‌تر شعر "انسان یا پرومته" و بررسی شخصیت‌های اسطوره‌ای و تاریخی موجود در آن، باید به نقش این شخصیت‌ها در ساختار و محتوای شعر و همچنین ارتباط آن‌ها با موضوع اصلی یعنی مبارزه انسان برای آزادی و روشنایی توجه کرد. این شخصیت‌ها هر کدام نمادهایی از مبارزه، عشق، دانش، و شورش در برابر قدرت‌های مستبد هستند.

 پرومته:

پرومته، از اسطوره‌های یونان باستان، یکی از کلیدی‌ترین شخصیت‌های این شعر است. در اسطوره‌های یونانی، پرومته به دلیل سرقت آتش از خدایان و دادن آن به انسان‌ها، به‌عنوان نماد دانش، روشنگری و فداکاری شناخته می‌شود. او توسط زئوس مجازات می‌شود و به کوهی بسته می‌شود تا هر روز کبدش توسط عقابی خورده شود. در شعر ارسلان، پرومته نماینده انسانی است که برای روشنایی و آزادی انسان‌ها از قدرت‌های مستبد می‌جنگد.

  • نقش پرومته در شعر: پرومته در این شعر به‌عنوان نمادی از دانش و شورش در برابر قدرت‌های استبدادی ظاهر می‌شود. او نمادی از فداکاری در راه روشنگری و آزادی بشر است. پرومته در این شعر تداعی‌کننده مبارزه انسان مدرن برای دانایی و آگاهی در برابر ظلم و جهل است. شاعر با استفاده از شخصیت پرومته، تضاد بین دانش و قدرت را به تصویر می‌کشد و به مخاطب نشان می‌دهد که چگونه انسان همواره در پی دستیابی به دانش و روشنگری بوده است.

  • ارتباط با موضوع شعر: پرومته به‌عنوان نمادی از دانش و فداکاری، با موضوع اصلی شعر که همان مبارزه انسان برای آزادی و روشنایی است، ارتباط مستقیم دارد. او نماینده فردی است که به‌رغم تمام مجازات‌ها، برای نجات بشریت از جهل و ظلم، به راه خود ادامه می‌دهد.

زئوس:

زئوس، پادشاه خدایان در اسطوره‌های یونانی، در شعر به‌عنوان نماد قدرت مطلق و استبداد معرفی می‌شود. او به دلیل سرقت آتش توسط پرومته خشمگین می‌شود و او را مجازات می‌کند. در شعر، زئوس نماینده قدرت‌های سیاسی و اجتماعی‌ای است که به مبارزه با آگاهی و روشنایی انسان می‌پردازند.

  • نقش زئوس در شعر: زئوس در این شعر به‌عنوان نماد قدرت‌هایی که از روشنگری و دانش هراس دارند و سعی در سرکوب آن دارند، ظاهر می‌شود. خشم او از "فرود روشن دانایی بر تاریکی زمینیان" نشان‌دهنده‌ی ترس قدرت‌های مستبد از آگاهی مردم است.

  • ارتباط با موضوع شعر: زئوس به‌عنوان نمادی از قدرت‌های سرکوب‌گر، به موضوع اصلی شعر یعنی مبارزه انسان با ظلم و جهل مربوط می‌شود. او نمایانگر نیروهای بیرونی است که سعی در مهار دانش و محدود کردن آزادی دارند. این تمثیل، به‌ویژه در جوامعی که قدرت‌های مطلق به مبارزه با روشنگری پرداخته‌اند، بسیار مهم است.

 آفرودیت:

آفرودیت، الهه عشق و زیبایی در اسطوره‌های یونانی، در این شعر به‌عنوان نمادی از عشق و احساسات انسانی معرفی می‌شود. او در "نیایشگاه دلفی" به گریه می‌افتد و این نشان‌دهنده نقش احساسات و عشق در برابر سختی‌ها و مبارزات انسان است.

  • نقش آفرودیت در شعر: حضور آفرودیت در شعر با اشک‌هایی که از عشق و احساساتش می‌ریزد، نمادی از ابعاد عاطفی و انسانی مبارزات پرومته و انسان‌های دیگر است. عشق و احساسات، در کنار دانش و روشنگری، یکی از محرک‌های اصلی انسان در مسیر رسیدن به آزادی است. حضور آفرودیت در این شعر یادآور این است که در کنار دانش و آگاهی، احساسات انسانی نیز نقشی کلیدی در مبارزه برای آزادی و روشنگری ایفا می‌کنند.

  • ارتباط با موضوع شعر: آفرودیت به‌عنوان نمادی از عشق و احساسات انسانی، بعد عاطفی مبارزه را نمایان می‌کند. او نشان می‌دهد که عشق، به‌ویژه در روابط انسانی، نیز می‌تواند نیرویی باشد که انسان‌ها را به سمت آزادی و دانش هدایت می‌کند. این نکته مهمی است که مبارزه برای آزادی و دانش، تنها عقلانی نیست، بلکه عواطف و عشق نیز در این راه اهمیت دارند.

 رابعه، فرهاد، زلیخا، شیرین، مجنون، بکتاش، وامق و عذرا:

این شخصیت‌های اسطوره‌ای و عاشقانه از فرهنگ‌های مختلف در شعر به عنوان نمادهای عشق، فداکاری و رنج معرفی شده‌اند. هر کدام از این شخصیت‌ها به نوعی نشان‌دهنده جنبه‌ای از مبارزه انسانی برای عشق و آزادی هستند.

  • نقش شخصیت‌های عاشقانه در شعر:

    • رابعه: رابعه به‌عنوان یکی از زنان شاعره‌ و عاشق در فرهنگ ادبی فارسی، نمادی از عشق بی‌پروا و فداکاری در راه آن است. قطرات سرخ خون او در شعر، نشان‌دهنده عمق فداکاری اوست.
    • فرهاد: فرهاد، عاشق مشهور از داستان "خسرو و شیرین"، نمادی از عشق بی‌نهایت و شورش در برابر تقدیر و سرنوشت است. در این شعر، خون او نیز به عنوان نمادی از فداکاری و عشق حقیقی معرفی می‌شود.
    • زلیخا و شیرین: زلیخا و شیرین نیز به‌عنوان نمادهای عشق شورانگیز و گریز از سرنوشت، وارد شعر می‌شوند. هر دو شخصیت عاشقانه و مبارزه‌گر هستند که برای رسیدن به عشق حقیقی از تمام محدودیت‌های اجتماعی و سرنوشتی می‌گذرند.
    • مجنون و دیگر شخصیت‌ها: شخصیت‌های دیگر مانند مجنون، بکتاش، وامق و عذرا نیز نمادهای عشق و فداکاری‌اند که در مسیر عشق رنج می‌کشند.
  • ارتباط با موضوع شعر: این شخصیت‌ها هر کدام به‌عنوان نمادهایی از عشق و فداکاری، بخشی از مبارزه انسانی برای رسیدن به آزادی و روشنایی را نشان می‌دهند. عشق در این شعر به عنوان نیرویی قدرتمند و تحریک‌کننده در کنار دانش و روشنگری، نمایانگر ابعاد مختلف مبارزه انسان است.

انسان (در کلیت):

انسان در این شعر به‌عنوان موجودی فراتر از عناصر طبیعی معرفی می‌شود که با آتش، دانایی، عشق و شورش، به مبارزه با قدرت‌ها و نیروهای سرکوب‌گر می‌پردازد. انسان در این شعر نه‌تنها به‌عنوان موجودی فانی بلکه به‌عنوان موجودی نامیرا و شورشی معرفی می‌شود که به کمک دانش، عشق و فداکاری به دنبال جاودانگی و آزادی است.

ارتباط شخصیت‌ها با موضوع اصلی شعر:

تمامی این شخصیت‌ها، اعم از پرومته به‌عنوان نماد روشنگری و دانش، زئوس به‌عنوان نماد استبداد و قدرت‌های سرکوب‌گر، و شخصیت‌های عاشقانه مانند رابعه و فرهاد، به خوبی با موضوع اصلی شعر مرتبط هستند. این شخصیت‌ها هر کدام جنبه‌ای از مبارزه انسان برای رسیدن به آزادی، روشنگری و عشق را به تصویر می‌کشند. این مبارزه نه‌تنها عقلانی، بلکه عاطفی، تاریخی و فلسفی است و از دل اسطوره‌ها و تاریخ ادبیات برآمده است.

نتیجه‌گیری نهایی:

شخصیت‌های به‌کاررفته در این شعر، همگی نمادهایی از عناصر کلیدی هستند که انسان در مسیر رسیدن به آزادی و روشنگری با آن‌ها مواجه می‌شود: دانش، عشق، فداکاری و مبارزه. این شخصیت‌ها به شاعر کمک کرده‌اند تا مبارزه انسانی را در سطوح مختلف به تصویر بکشد و با استفاده از این نمادهای تاریخی و اسطوره‌ای، شعر را به یک اثر پیچیده و چندلایه تبدیل کند که در آن فلسفه، عشق و سیاست با هم در آمیخته‌اند.



امتیازدهی نهایی:


ساختار: ۹/۱۰

محتوا و مضمون: ۹.۵/۱۰

ایماژ و استعاره‌ها: ۹/۱۰

ابعاد فلسفی و اجتماعی: ۱۰/۱۰

موسیقی درونی: ۸.۵/۱۰

مقایسه با شعرهای جهانی: ۹/۱۰




جمع‌بندی:

شعر "انسان یا پرومته" با استفاده از استعاره‌های اسطوره‌ای و فلسفی به بررسی عمیق نقش انسان در مبارزه برای دانایی و آزادی می‌پردازد. این شعر در میان آثار بزرگ فلسفی و اجتماعی جهان جایگاه ویژه‌ای دارد و از نظر ساختاری و محتوایی، با آثار بزرگی مانند اشعار "شلی"، "گوته" و "والاس استیونس" قابل مقایسه است.

این شعر به دلیل برخورداری از جنبه‌های مختلف ادبی، فلسفی و اجتماعی، یکی از آثار برجسته‌ای است که می‌توان آن را در میان آثار فلسفی جهان جای داد.







هیچ نظری موجود نیست: