بگذار
در كنارِ اين همه ديوار
دمي ديوانه وار
عاشِق باشيم
تا در خاطرِ خاك بماند كه
باران هم مي بارد
شاخه ی برهنه ی نارون
گرمايِ تنِ پرنده را
در ياد دارد و
شكوفه ی اقاقي
در آرزويِ آويزِ سينه ریزت
لحظه ها را مي شمارد.
بگذار
در ميان اين همه غبار
دمي ديوانه وار
عاشِق باشيم
تا نمِ شبانه ی شبنم
بر لبان گشوده ی شبدر
بنشيند
آسمان
رنگين كمانِ نگاهت را
بر شانه ی خميده ی شهر
ببيند
و درد و دروغ
درمانده تر از هر روز
رخت برچيند
بگذار
با اين همه دل مُردگيِ بي شمار
دمي ديوانه وار
عاشِق باشيم
تا قناري
در جان غمگين ارغوان
ترانه بخواند
خوشه ی طلائي انگور
با لمسِ دستانت
رقصِی مستانه را
به صحن و محراب كشاند
و قاصدكِ خوش خبر
در كوچه های تنهايي
نشانِ شادي بِنشاند.
بگذار اي نگار
باز
ديوانه وار
عاشِق باشيم.
مقدمه
شعر "بگذار عاشق باشیم" سرودهٔ ارسلان محمدی، یکی از آثار برجستهٔ ادبیات معاصر ایران است. این شعر در تاریخ پانزدهم شهریور ماه سال ۱۳۹۹ سروده شده و از جمله آثاری است که به نوعی مقاومت در برابر ناامیدیهای اجتماعی و فردی را در قالب عشق بیان میکند. این اثر با زبانی ساده و دلنشین، مضامین عمیق انسانی را به زیبایی به تصویر میکشد. در این مقاله، این شعر از جنبههای مختلف ادبی، ساختاری، زیباییشناختی، اجتماعی و روانشناختی مورد بررسی قرار میگیرد.
ساختار و فرم شعر
شعر "بگذار عاشق باشیم" در قالب شعر سپید (آزاد) سروده شده است. این قالب، به شاعر اجازه میدهد که از وزن و قافیه سنتی فاصله بگیرد و با آزادی بیشتری احساسات خود را بیان کند. در این شعر، وزن عروضی حذف شده است و شاعر با استفاده از تکرار عبارات و واژگان، ریتم درونی شعر را حفظ کرده است.
برای نمونه، هر بند با تکرار واژهٔ "بگذار" آغاز میشود که نقش مهمی در ایجاد ریتم و هماهنگی در سراسر شعر دارد:
"بگذار
در کنار این همه دیوار
دمی دیوانهوار
عاشق باشیم"
این تکرار، نوعی تاکید و دعوت است که مخاطب را به همراهی با شاعر در بیان احساسات خود وامیدارد. از لحاظ ساختاری، بندها بهصورت پراکنده و گسسته نوشته شدهاند، که این خود نشاندهندهٔ آزادی و روانی زبان شاعر است.
مضمون و محتوا
مضمون اصلی شعر، عشق به عنوان نیرویی نجاتدهنده و امیدبخش در مقابل ناامیدیها و سختیهای اجتماعی است. شاعر از واژههایی چون "دیوار"، "غبار"، "درد"، و "دلمردگی" برای توصیف فضاهای منفی و تیره استفاده کرده و عشق را به عنوان راهحلی برای عبور از این تاریکیها معرفی میکند.
در اینجا چند نمونه از این مضامین آمده است:
"تا در خاطرِ خاک بماند که
باران هم میبارد"
این سطر بهوضوح نشاندهندهٔ امید است. باران، نمادی از زندگی و تجدید در مقابل "خاک" که نماد ایستایی و سکون است، استفاده شده است. این بیان در واقع نوعی اشاره به ادامهٔ جریان زندگی حتی در دل محدودیتها و مشکلات است.
عشق در این شعر نه تنها به عنوان نیرویی فردی، بلکه به عنوان قدرتی اجتماعی نیز به تصویر کشیده شده است. شاعر از تصاویر و استعارههای طبیعی همچون "باران"، "شبنم"، "قناری"، و "رنگینکمان" استفاده کرده تا عشق را به عنوان نیرویی که بر زندگی روزمرهٔ انسانها تاثیر میگذارد، به تصویر بکشد.
موسیقی و ریتم درونی شعر
اگرچه شعر "بگذار عاشق باشیم" از قالب وزن عروضی خارج است، اما موسیقی درونی آن بسیار قوی و موثر است. این موسیقی درونی از طریق تکرار واژگان و ساختار بندها به دست میآید. تکرار عبارات "بگذار" و "عاشق باشیم" در سراسر شعر نوعی ریتم تکراری و موسیقیایی ایجاد میکند که احساسات شاعرانه را تقویت میکند.
به عنوان مثال:
"بگذار
در میان این همه غبار
دمی دیوانهوار
عاشق باشیم"
در اینجا، تکرار کلمه "بگذار" و "عاشق باشیم" نوعی تاکید بر ضرورت عشق ورزیدن در برابر سختیهای زندگی ایجاد کرده و ریتم خاصی به شعر میبخشد. همچنین استفاده از واژگان همچون "غبار"، "دیوار"، "شبنم"، و "قناری" نوعی هارمونی معنایی و موسیقی درونی در متن ایجاد کرده است که بر احساسات شاعرانه تاکید میکند.
ابعاد هنری و زیباییشناسی
شاعر در این اثر از تصاویر و نمادهای طبیعی به شکل بسیار هنرمندانهای استفاده کرده است. این تصاویر، نه تنها بر زیبایی بصری شعر افزودهاند، بلکه به عنوان ابزاری برای انتقال مفاهیم عمیق انسانی به کار گرفته شدهاند. از جمله این نمادها میتوان به "باران"، "شاخه برهنه نارون"، "رنگینکمان" و "قاصدک" اشاره کرد.
"شاخهی برهنهی نارون
گرمای تنِ پرنده را
در یاد دارد"
این تصویر، به زیبایی ارتباط میان طبیعت و احساسات انسانی را نشان میدهد. شاخهٔ برهنهٔ نارون نمادی از انتظار و شاید کمبود است، در حالی که "گرمای تن پرنده" به نوعی نماد عشق و گرما است که در دل این سردی و بیپناهی به یاد مانده است.
ابعاد اجتماعی و روانشناسی شعر
شعر "بگذار عاشق باشیم" علاوه بر ابعاد فردی، به موضوعات اجتماعی نیز پرداخته است. شاعر در هر بند، به نوعی ناامیدی و دلمردگی اجتماعی اشاره میکند. واژههایی مانند "دیوارهها"، "غبار"، "درد و دروغ"، و "دلمردگی" اشاره به وضعیت جامعهای دارد که در آن احساسات انسانی تحت فشار قرار گرفته است. در این جامعه، عشق به عنوان تنها راهحل نجاتدهنده مطرح میشود.
مثال:
"و درد و دروغ
درماندهتر از هر روز
رخت برچیند"
این بیت نشاندهندهٔ تاثیری است که عشق میتواند بر ساختارهای منفی اجتماعی بگذارد. در دنیایی پر از دروغ و درد، شاعر امید دارد که عشق بتواند این دردها را از میان بردارد و فضایی تازه و بهتر ایجاد کند.
از منظر روانکاوی، شعر به نوعی تلاش برای یافتن راهی برای فرار از اضطراب و دلمردگی است. شاعر با تاکید بر عشق، به نوعی به دنبال یک فضای امن و آرامشبخش است که در آن، امکان بازگشت به شادی و نشاط وجود دارد. عشق به عنوان یک نیروی ترمیمگر و بازسازنده معرفی شده که میتواند روان فرد را از افسردگی نجات دهد.
ایماژ و استعاره در شعر
ایماژهای این شعر بر پایهٔ عناصر طبیعی ساخته شدهاند و این عناصر بهعنوان استعارههایی برای احساسات انسانی به کار گرفته شدهاند. استفاده از "باران" به عنوان نماد تجدید و تطهیر، "شبنم" به عنوان نماد لطافت و حساسیت، و "قاصدک" به عنوان نماد شادی و امید، از جمله ایماژهای قوی این شعر هستند.
"قاصدکِ خوشخبر
در کوچههای تنهایی
نشان شادی بنشاند"
در این سطر، قاصدک به عنوان یک پیامآور شادی معرفی شده است که به کوچههای تنهایی و غم وارد میشود و شادی را به ارمغان میآورد. این استعاره به زیبایی نشاندهنده امید به بازگشت شادی و عشق در زندگی فردی و اجتماعی است.
مقایسه با شاعران معاصر ایران و جهان
شعر ارسلان از نظر سبک و محتوا به برخی از شاعران معاصر ایران مانند سهراب سپهری و فروغ فرخزاد نزدیک است. سهراب سپهری نیز با استفاده از تصاویر طبیعی به بیان عواطف انسانی پرداخته و از طبیعت به عنوان نمادی برای عشق و امید بهره گرفته است. از نظر جهانی نیز شباهتهایی با شاعران مدرن آمریکایی مانند ویلیام کارلوس ویلیامز دیده میشود که به استفاده از زبان ساده و تصاویر روزمره برای بیان مفاهیم پیچیده توجه دارند.
ارزشگذاری و امتیازدهی به شعر
شعر "بگذار عاشق باشیم" از لحاظ ساختار، محتوا، و زیباییشناختی اثری موفق است. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی و استعارههای قوی، توانسته است احساسات عمیق انسانی را به شکل موثری به مخاطب منتقل کند. از لحاظ روانشناختی و اجتماعی نیز این اثر حاوی پیامهای مهمی در مورد امید و مقاومت در برابر سختیهاست. به همین دلیل میتوان به این شعر نمرهٔ ۹ از ۱۰ داد.
جمعبندی
شعر "بگذار عاشق باشیم" اثری زیبا و عمیق است که با استفاده از استعارههای طبیعی و تصاویر قدرتمند، عشق را به عنوان نیرویی نجاتبخش در برابر ناامیدیهای فردی و اجتماعی مطرح میکند. این شعر با زبانی ساده و دلنشین، خواننده را به تفکر دربارهٔ نقش عشق در زندگی دعوت میکند و بهخوبی موفق میشود تا احساسات پیچیدهای همچون امید، عشق، و مقاومت را به تصویر بکشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر