۱۴۰۳ مهر ۴, چهارشنبه

نقد و بررسی شعر کلام نخستین

 


                                      کلامِ نخستین



کلامِ نخستین
حدیثِ حضوری 
که نفیرِ جاودانگی را
در جانِ حیوان دمید
و جهان را
از تنهایی ابدی
رهایی بخشید


گناهِ نخستین
سرِّ بی­ پناهیِ نگاهی
که انسان سخنگو را
به وسوسه­ ای کشید
و به سان جفتِ خزنده ­ای
همزاد را
درخود پیچید


طغیانِ نخستین
افروختنِ خشمی 
از سلاله ی دانایی
که جامه­ ای از
جنسِ خون و جنون پوشید
و رنجِ مانایی بر خاک را
به شادمانی برگزید 


جادویِ نخستین
اعجازِ دستانی 
که خاک را
با سر انگشتانِ بی باک
کاوید
و سر را
سر انجام بر آسمانِ سربی سائید


واژگانِ واپسین
اما
حیرانیِ بی­ نامی
که باز هم
کلامِ نخستین را
درخود
فریاد می ­کشید



                      ارسلان- تهـران
                          1397/5/1



پیشگفتار 


شعر «کلامِ نخستین» از ارسلان، بازتابی عمیق از مفاهیمی فلسفی و اسطوره‌ای است که به نوعی به بررسی پیدایش انسان، احساسات ابتدایی و مواجهه او با جهان و نیروهای ناشناخته‌اش می‌پردازد. این اثر به شیوه‌ای هنرمندانه و انتزاعی، به نخستین‌ها در زندگی و تاریخ بشری اشاره دارد: نخستین کلام، نخستین گناه، نخستین طغیان، نخستین جادو و در نهایت واپسین واژگان.

۱. کلامِ نخستین

در این بند، شاعر با واژه «حدیثِ حضور» به مسئله پیدایش و حضور موجودات زنده، به‌ویژه انسان، اشاره می‌کند. حضورِ حیوان به‌عنوان موجودی که با کلام جاودانگی در جانش دمیده می‌شود، تداعی‌کننده لحظه‌ای است که انسان یا موجودات زنده به نوعی از آگاهی یا هویت می‌رسند. این کلام، جهان را از تنهایی ابدی رهایی می‌بخشد، و نشان‌دهنده اهمیت آگاهی و فهم در ایجاد پیوند میان موجودات است.

۲. گناهِ نخستین

در این بخش، به داستان اسطوره‌ای آدم و حوا اشاره می‌شود؛ «سرِّ بی‌پناهیِ نگاهی» به وسوسه و فریب اولین گناه اشاره دارد که انسان را از معصومیت به سوی تجربه‌های زمینی و ناپایداری می‌کشاند. تصویر «جفتِ خزنده‌» که به هم پیچیده‌اند، تداعی‌گر نمادی از دنیای جسمانی و غرایز است که انسان با آن پیوند خورده است.

۳. طغیانِ نخستین

این بند به مفهوم شورش و طغیان در برابر محدودیت‌ها و شرایط اشاره دارد. شاعر با تصویری از «سلاله ی دانایی» که خشمی آتشین در دل دارد، به طغیان انسان برای دستیابی به شناخت بیشتر از جهان می‌پردازد. رنج مانایی بر زمین و انتخاب آن به‌جای آسایش، مفهومی عمیق از پذیرفتن مسئولیت زندگی و پیامدهای آن است.

۴. جادویِ نخستین

در این قسمت، به آفرینش انسان و جستجو برای شناخت و تغییر جهان اشاره می‌شود. «اعجازِ دستان» به تلاش انسان برای تسخیر زمین و پیوند با آسمان، اشاره دارد. کاوش خاک با سر انگشتان و لمس آسمان سربی، تصویر قدرتمندی از تلاش بی‌پایان انسان برای رسیدن به درک عمیق‌تر از خود و جهان پیرامون است.

۵. واژگانِ واپسین

بخش پایانی شعر با تکرار ایده «حیرانیِ بی‌نامی» و «کلامِ نخستین» که درون انسان فریاد می‌کشد، به چرخه‌ای فلسفی اشاره دارد که انسان همچنان در تلاش برای درک خود و کلام نخستین است. این بند پایانی، به نوعی تأملی است بر مفهوم آغاز و پایان، و این‌که انسان همیشه در جستجوی همان نخستین حقیقت است که او را به جهان آورده است.

جمع‌بندی:

شعر «کلامِ نخستین» سرشار از مضامین عمیق فلسفی و اسطوره‌ای است. با استفاده از تصاویر قوی و واژگانی غنی، ارسلان توانسته است مفاهیم پیچیده‌ای چون آفرینش، گناه، طغیان و جادو را به زبانی شاعرانه و تفکر برانگیز بیان کند. این شعر با تاکید بر مفاهیم نخستین‌ها، به سوالاتی بنیادین درباره انسان و سرنوشت او می‌پردازد و در نهایت، حیرت انسان از این چرخه را به تصویر می‌کشد.




مضمون و ساختارشعر

مضمون شعر

شعر «کلامِ نخستین» دارای مضامین فلسفی، اسطوره‌ای و وجودی است که به پیدایش انسان، گناه نخستین، طغیان، آفرینش، و چرخه‌ بی‌پایان شناخت و نادانی اشاره دارد. مضمون اصلی این شعر، جستجوی انسان برای درک کلام نخستین و چگونگی شکل‌گیری انسان و جهان است. ارسلان به مسائلی چون خلقت، هبوط، آگاهی، و سرانجام ناتوانی انسان در فهم کامل حقیقت می‌پردازد. مضامین این شعر در قالب اشاره به اولین‌ها (کلام، گناه، طغیان، جادو) شکل می‌گیرد که هر کدام نمایانگر یک مرحله از تجربه انسانی است.

  1. کلام نخستین: به مسئله آغاز آفرینش و ورود آگاهی به موجودات، به‌ویژه انسان، اشاره می‌کند. کلام به‌عنوان عنصری که جهان را از تنهایی ابدی نجات می‌دهد، نقشی اساسی در این بخش ایفا می‌کند.

  2. گناه نخستین: به گناه آدم و حوا اشاره دارد و از وسوسه، فریب، و هبوط انسان به دنیای جسمانی سخن می‌گوید. این بخش نمادی از آسیب‌پذیری و سقوط انسان از جایگاه معصومیت به قلمرو هوس و تمایلات جسمی است.

  3. طغیان نخستین: به شورش و نافرمانی انسان برای دستیابی به دانش و آگاهی اشاره دارد. در این بخش، مفهوم خشم، جنون، و انتخاب رنج در برابر راحتی به تصویر کشیده می‌شود.

  4. جادوی نخستین: به توانایی انسان برای تغییر طبیعت و تسخیر آن اشاره دارد. این جادو در واقع قدرت انسان برای کاوش و درک جهان و پیوند با آسمان و عناصر برتر است.

  5. واژگان واپسین: در این بخش، حیرانی انسان از ناتوانی در فهم کامل کلام نخستین بیان می‌شود. این بخش پایانی، نوعی بازگشت به آغاز و تأکید بر چرخه‌ بی‌پایان شناخت و ناآگاهی است.

ساختار:

شعر از نظر ساختاری از پنج بند تشکیل شده که هر بند بر یک مفهوم خاص تمرکز دارد. این ساختار به‌گونه‌ای است که شاعر در هر بخش، یکی از «نخستین‌ها» را مطرح می‌کند و به آن می‌پردازد. هر بند از چهار تا پنج سطر تشکیل شده است و با زبانی نمادین و استعاری، به مضامین پیچیده فلسفی و اسطوره‌ای پرداخته می‌شود.

  1. تقسیم‌بندی مفاهیم: هر بند از شعر با یک مفهوم «نخستین» آغاز می‌شود و در طی بند، به بررسی آن مفهوم می‌پردازد. این ساختار تکراری و منظم به شعر انسجام و پیوستگی می‌بخشد.

  2. تکرار واژگان: واژه «نخستین» به‌عنوان یک عنصر تکرارشونده در شعر حضور دارد که به نوعی ساختار اصلی و انسجام‌بخش شعر است. این تکرار، تأکید بر اهمیت نخستین‌ها و پیوند آن‌ها با تجربه بشری است.

  3. زبان استعاری و نمادین: استفاده از استعاره‌هایی مانند «کلام»، «گناه»، «طغیان» و «جادو»، شعر را از سطح روایت ساده فراتر برده و به لایه‌های عمیق‌تری از معنا می‌کشاند. شاعر از این زبان نمادین برای بازنمایی مفاهیم فلسفی و وجودی بهره می‌گیرد.

  4. آهنگ و ریتم: هر بند با آهنگی روان و هماهنگ نوشته شده است. از آن‌جا که شعر در قالب آزاد سروده شده، فاقد قافیه و وزن سنتی است، اما آهنگ کلمات و نحوه چیدمان واژگان به آن ریتمی درونی بخشیده که بر احساسات و اندیشه مخاطب تأثیر می‌گذارد.

  5. پایان‌بندی:‌ پایان شعر با بازگشت به ایده «کلام نخستین» و حیرانی انسان، یک حلقه معنایی را می‌بندد. این ساختار حلقوی نشان می‌دهد که انسان همچنان در چرخه‌ای از پرسش و تلاش برای درک نخستین‌ها گرفتار است.

نتیجه‌گیری:

شعر «کلامِ نخستین» با استفاده از مضامین فلسفی و وجودی و ساختاری منسجم، به‌طور عمیق به پرسش‌های اساسی درباره آفرینش، شناخت، و سرنوشت انسان می‌پردازد. ارسلان با استفاده از زبانی استعاری و نمادین، توانسته است تجربه‌های نخستین بشری را به گونه‌ای به تصویر بکشد که مخاطب را به تفکر و تأمل وادار می‌کند.




ایماژها و تصاویر


شعر «کلامِ نخستین» از ارسلان به‌طور هنرمندانه‌ای از ایماژها و تصاویر برای بیان مفاهیم فلسفی و وجودی بهره می‌برد. این ایماژها نه‌تنها در انتقال حس و مفهوم کمک می‌کنند، بلکه لایه‌های عمیق‌تری از معنا را به مخاطب ارائه می‌دهند. در اینجا به بررسی برخی از این ایماژها می‌پردازیم:

۱. ایماژ «حدیثِ حضوری که نفیرِ جاودانگی را در جانِ حیوان دمید»

این تصویر به لحظه‌ای اشاره دارد که آگاهی یا حیات در موجودات زنده دمیده می‌شود. «نفیر جاودانگی» به عنوان صدایی پرقدرت و جاودان توصیف شده که در جان حیوان جاری می‌شود و به آن زندگی و معنا می‌بخشد. این تصویر، همزمان آفرینش و تولد آگاهی را تداعی می‌کند. «جان حیوان» نیز نماد موجودات اولیه است که از طریق کلام نخستین به آگاهی و حضور در جهان دست می‌یابند.

۲. ایماژ «گناهِ نخستین» و «سرِّ بی‌پناهیِ نگاهی»

در این بند، شاعر به اسطوره گناه نخستین اشاره می‌کند و آن را از طریق تصویر «سرِّ بی‌پناهیِ نگاهی» توصیف می‌کند. این نگاه، نماد اولین وسوسه‌ای است که انسان را به سقوط می‌کشاند. نگاه بی‌پناه، تصویری از آسیب‌پذیری انسان در برابر وسوسه و خطا است. این ایماژ، انسان را در وضعیتی ناپایدار و ضعیف به تصویر می‌کشد که تحت تأثیر نیروهایی خارج از کنترل خود قرار دارد.

۳. ایماژ «جفتِ خزنده‌ای که همزاد را در خود پیچید»

این تصویر قدرت‌مند، به شدت جسمانی و غریزی است. «جفتِ خزنده» می‌تواند به نمادی از غرایز اولیه و پیوند حیوانی میان انسان و طبیعت اشاره داشته باشد. خزیدن و پیچیدن در خود، نمادی از انحصار و فرو رفتن در دنیای جسمانی است. این ایماژ، سقوط انسان به دنیای تمایلات جسمی و جدایی از حالت روحانی و معنوی را به تصویر می‌کشد.

۴. ایماژ «افروختنِ خشمی از سلاله ی دانایی»

این تصویر، شورش و طغیان نخستین انسان برای دستیابی به شناخت و آگاهی را به‌وضوح نشان می‌دهد. «سلاله ی دانایی» به هوش و خرد اشاره دارد، اما «افروختن خشم» تصویر یک آتش درونی است که از این خرد سرچشمه می‌گیرد و به خشمی بی‌پایان تبدیل می‌شود. این ایماژ، تضاد میان دانش و خشونت، و انتخاب آگاهانه رنج به‌جای آرامش را به خوبی منعکس می‌کند.

۵. ایماژ «جامه‌ای از جنس خون و جنون»

این تصویر نمادی از طغیان و شورش انسان است که با خشم و خشونت همراه است. «جامه‌ای از جنس خون» نماد کشمکش‌ها، جنگ‌ها، و رنج‌های بشری است که انسان به دلیل دانایی و آگاهی بر تن کرده است. «جنون» نیز نشانگر ناپایداری و بی‌ثباتی است که همراه با این آگاهی و دانش به انسان هدیه شده است. این ایماژ ترکیبی از خون و جنون، نمایشگر انتخاب پرمخاطره‌ای است که انسان در راه شناخت و آگاهی انجام می‌دهد.

۶. ایماژ «سر انگشتانِ بی‌باکی که خاک را کاوید»

در این تصویر، شاعر انسان را به‌عنوان موجودی توصیف می‌کند که با شجاعت و بی‌باکی به کشف و تغییر طبیعت می‌پردازد. کاویدن خاک با سر انگشتان، تصویر روشنی از جستجو، کاوش و خلاقیت است. این ایماژ قدرت و توانایی انسان برای تغییر و شکل‌دهی به محیط پیرامون را نشان می‌دهد. کاویدن خاک همچنین نماد ارتباط انسان با زمین و عناصر طبیعی است.

۷. ایماژ «سر را بر آسمانِ سربی سائید»

این تصویر قدرتمند، نمایانگر تلاش انسان برای رسیدن به آسمان و دستیابی به نیروهای بالاتر است. «آسمان سربی» به نوعی سنگینی و سختی اشاره دارد که مانع از دسترسی آسان به جهان معنوی یا الهی می‌شود. سائیدن سر بر این آسمان، نمادی از تلاش و مقاومت انسان در برابر محدودیت‌ها و سختی‌های جهان مادی است.

۸. ایماژ «حیرانیِ بی‌نامی که باز هم کلامِ نخستین را در خود فریاد می‌کشید»

این تصویر پایانی، نمایانگر ناتوانی انسان در فهم و بیان کامل حقیقت است. «حیرانی بی‌نامی» به نوعی گم‌شدگی و ناتوانی در درک حقیقت اشاره دارد. فریاد کشیدن کلام نخستین درون این حیرانی، به معنای تلاش بی‌پایان انسان برای یافتن همان حقیقت اولیه و نخستین است که همچنان از دسترس دور است.

نتیجه‌گیری:

تصاویر و ایماژهای شعر «کلامِ نخستین» به‌طور هنرمندانه‌ای با مضامین فلسفی و وجودی شعر هماهنگ هستند و به لایه‌های معنایی عمیق‌تری دست می‌یابند. هر ایماژ به‌گونه‌ای طراحی شده است که حس و معنایی خاص را به مخاطب منتقل کند، از آغاز آفرینش تا طغیان، جادو و در نهایت حیرانی. این تصاویر، بیانگر تلاش بی‌پایان انسان برای درک و تسخیر جهان و سرنوشت خود هستند.




ابعاد جامعه شناسانه و فلسفی و روانکاوانه


شعر «کلامِ نخستین» از ارسلان با نگاهی عمیق به مضامین انسانی و اجتماعی، ابعاد فلسفی و روانکاوانه‌ برجسته‌ای دارد. این اثر به‌گونه‌ای نوشته شده که در هر بند، به یکی از این جنبه‌ها پرداخته می‌شود و مخاطب را به تأمل در ساحت‌های مختلف تجربه انسانی، از دیدگاه‌های جامعه‌شناسانه، فلسفی و روانکاوانه دعوت می‌کند.

۱. ابعاد جامعه‌شناسانه:

از دیدگاه جامعه‌شناسی، شعر «کلامِ نخستین» به موضوعاتی چون پیدایش فرهنگ و هنجارهای اجتماعی، وضعیت انسان در جامعه، و روابط میان افراد می‌پردازد. ارسلان با استفاده از مفاهیم نخستین‌ها، به نوعی به پدیدارشناسی جامعه و تشکیل هویت جمعی انسان اشاره دارد. هر بند از شعر به یکی از جنبه‌های شکل‌گیری ساختارهای اجتماعی و روابط انسانی پرداخته است.

  • کلامِ نخستین: می‌توان این بخش را به عنوان نمادی از زبان و ارتباط جمعی در نظر گرفت. پیدایش «کلام» و ارتباط انسانی یکی از مهم‌ترین عناصر در شکل‌گیری جوامع بشری است. «رهایی جهان از تنهایی ابدی» بیانگر تأثیر اجتماعی زبان و تعامل است که انسان‌ها را به‌هم پیوند می‌دهد و جامعه را می‌سازد.

  • گناه نخستین: در اینجا به اولین لغزش‌های انسان اشاره می‌شود که می‌تواند استعاره‌ای از تقابل فرد با هنجارها و محدودیت‌های اجتماعی باشد. وسوسه و سقوط انسان به دنیای جسمانی، نمادی از فشارهای اجتماعی است که فرد در آن گرفتار می‌شود.

  • طغیان نخستین: این بند به شورش در برابر ساختارهای اجتماعی و قدرت اشاره دارد. شورش در برابر محدودیت‌های اجتماعی و فرهنگی، نمادی از تغییرات اجتماعی و انقلاب‌های انسانی است که همیشه در تاریخ وجود داشته است. این طغیان‌ها جامعه را دگرگون می‌کنند و در آن تغییرات اساسی پدید می‌آورند.

  • واژگان واپسین: در پایان، شاعر به چرخه‌ای اشاره می‌کند که جامعه و انسان همچنان در جستجوی معنای نخستین هستند. این نشان‌دهنده نوعی سردرگمی و ناتوانی جامعه در بازگشت به خاستگاه‌های اولیه و یافتن معنای حقیقی است.

۲. ابعاد فلسفی:

شعر «کلامِ نخستین» به شدت دارای ابعاد فلسفی است که به مفاهیمی چون آفرینش، وجود، هبوط، آگاهی، و شناخت می‌پردازد. ارسلان از استعاره‌های گوناگون برای پرداختن به مسائل وجودی استفاده کرده است که نشان‌دهنده دغدغه‌های فلسفی او درباره وضعیت انسان در جهان است.

  • آفرینش و آغاز: شاعر با طرح مفهوم «کلام نخستین» به مسئله خلقت و پیدایش آگاهی اشاره می‌کند. در فلسفه، کلام به عنوان وسیله‌ای برای فهم و شناخت جهان در نظر گرفته می‌شود و این شعر به نوعی فلسفه زبان را در مرکز توجه قرار می‌دهد. زبان نه تنها ابزار ارتباط است، بلکه وسیله‌ای برای آگاهی و رهایی از تنهایی ابدی نیز محسوب می‌شود.

  • گناه نخستین: در فلسفه، گناه نخستین همواره با مسئله هبوط و سقوط انسان از یک وضعیت ایده‌آل به وضعیتی زمینی و پر از محدودیت‌ها مرتبط است. این شعر نیز به نوعی به مفهوم فیلسوفانه‌ی هبوط انسان به دنیای مادی اشاره دارد، که در آن انسان از آگاهی روحانی خود جدا شده و گرفتار تمایلات جسمانی و محدودیت‌های جهان فیزیکی می‌شود.

  • طغیان و شورش: طغیان در اینجا نه تنها یک شورش اجتماعی بلکه یک طغیان فلسفی نیز است. این طغیان می‌تواند به تلاش انسان برای دستیابی به شناخت بیشتر از جهان و سرنوشت خود تعبیر شود. انتخاب «رنج مانایی بر خاک» نشان‌دهنده پذیرش مسئولیت انسانی و تمایل به مواجهه با شرایط دشوار زندگی است که در فلسفه وجودگرا به عنوان نوعی از آزادی مطرح می‌شود.

  • جادوی نخستین: این بخش به ایده انسان به‌عنوان موجودی خلاق و کاشف اشاره دارد. انسان در فلسفه همواره به‌عنوان موجودی تعریف شده که از طریق دانش و خلاقیت، طبیعت و جهان را تغییر می‌دهد و آن را به میل خود شکل می‌دهد.

۳. ابعاد روانکاوانه:

از منظر روانکاوی، این شعر به عمق ناخودآگاه و وسوسه‌های اولیه انسانی پرداخته است. مسائل مطرح شده در شعر، مانند گناه، طغیان، و وسوسه‌های نخستین، می‌توانند در قالب مفاهیم روانکاوانه بررسی شوند.

  • گناه نخستین و وسوسه: در روانکاوی، وسوسه و گناه اغلب به غرایز سرکوب‌شده و کشمکش‌های درونی اشاره دارند. «بی‌پناهیِ نگاهی» که انسان را به وسوسه می‌کشاند، می‌تواند نماد یک حالت روانی ناپایدار باشد که در آن فرد در برابر کشمکش‌های درونی خود آسیب‌پذیر است. این بند به نوعی نشان‌دهنده وضعیت فرویدی ناخودآگاه است که در آن تمایلات ناهشیار به سطح هشیار می‌آیند و رفتار فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

  • طغیان نخستین: در روانکاوی، طغیان می‌تواند نمادی از شورش علیه سرکوب‌های اجتماعی یا روانی باشد. این شورش به نوعی واکنش به کنترل‌های فرهنگی و هنجارهایی است که ناخودآگاه فرد را محدود می‌کنند. در اینجا انسان در برابر فشارهای ناخودآگاه و تمایلات درونی خود به شورش برمی‌خیزد و به دنبال آزادی روانی است.

  • حیرانی و کلام واپسین: حیرانی و سردرگمی‌ای که در پایان شعر مطرح می‌شود، می‌تواند به نوعی به احساس از خودبیگانگی و ناتوانی در فهم حقیقت روانی و فلسفی اشاره داشته باشد. این سردرگمی، همانند تجربه‌های انسان در مواجهه با ناخودآگاه خود، بیانگر ناتوانی در درک و فهم کامل نیروهایی است که درون انسان به‌صورت ناهشیار عمل می‌کنند.

نتیجه‌گیری:

شعر «کلامِ نخستین» در سه بعد جامعه‌شناسانه، فلسفی و روانکاوانه قابل تحلیل است. از منظر جامعه‌شناسی، به روابط انسان‌ها و تأثیرات متقابل آن‌ها در ساختارهای اجتماعی اشاره دارد. در بُعد فلسفی، به پرسش‌های بنیادی درباره آفرینش، هبوط و آگاهی پرداخته می‌شود، و از دیدگاه روانکاوی، شعر به کشمکش‌های درونی و ناخودآگاه انسان توجه دارد. هر کدام از این ابعاد نشان‌دهنده پیچیدگی تجربه انسانی و تلاش مداوم انسان برای فهم خود و جهان پیرامون است.





شعر های مشابه ایرانی و آسیایی


شعر «کلامِ نخستین» ارسلان با توجه به مضامین فلسفی، اسطوره‌ای، و وجودی خود، در تاریخ شعر فارسی و آسیایی می‌تواند با آثاری مقایسه شود که به مسائلی همچون آفرینش، انسان، جهان‌بینی و تقابل میان انسان و سرنوشت پرداخته‌اند. در زیر به نمونه‌هایی از شعرهای ایرانی و آسیایی اشاره می‌شود که از نظر مضمون و سبک با «کلامِ نخستین» شباهت دارند:

۱. فریدون مشیری (ایران)

فریدون مشیری، شاعر معاصر ایرانی، در بسیاری از شعرهای خود به مسائل وجودی، فلسفی و اجتماعی پرداخته است. شعرهای او غالباً بر تأمل درباره انسان، طبیعت، و رابطه بین آن‌ها تمرکز دارند. نمونه‌ای از شعر او که از نظر مضمون به شعر ارسلان شباهت دارد، شعر «کوچه» است که به بررسی عشق، از دست دادن و جدایی می‌پردازد. مشیری در این شعر نیز از ایماژهای انسانی و احساسی برای بیان وضعیت وجودی انسان بهره می‌برد.

۲. احمد شاملو (ایران)

احمد شاملو، شاعر بزرگ قرن بیستم ایران، در بسیاری از اشعار خود به مسائل فلسفی و اجتماعی پرداخته است. یکی از شعرهای شاملو که با شعر «کلامِ نخستین» شباهت دارد، شعر «باغ آینه» است. این شعر به زبان پیچیده و استعاری نوشته شده و به عمق مفاهیم انسانی، زمان، سرنوشت و تقابل میان انسان و طبیعت می‌پردازد. شاملو در این شعر از زبانی استعاری برای بیان تجربه‌های وجودی استفاده کرده که در شعر ارسلان نیز مشابه است.

۳. مولوی (ایران)

مولوی، شاعر صوفی و عارف ایرانی، در بسیاری از غزلیات و مثنوی‌های خود به مسائل آفرینش و ارتباط میان انسان و خدا پرداخته است. در مثنوی معنوی، به ویژه در داستان‌های مربوط به آفرینش آدم، گناه نخستین، و تلاش انسان برای بازگشت به اصل الهی، می‌توان شباهت‌هایی با شعر «کلامِ نخستین» مشاهده کرد. مولوی از زبانی تمثیلی و نمادین استفاده می‌کند تا به پرسش‌های فلسفی درباره وجود و معنا پاسخ دهد.

۴. سهراب سپهری (ایران)

سهراب سپهری در شعرهایش به‌شدت به مضامین فلسفی، طبیعت‌گرایی، و تأملات وجودی پرداخته است. یکی از اشعار او که از نظر موضوعی به شعر «کلامِ نخستین» نزدیک است، شعر «صدای پای آب» است. سپهری در این شعر به تأمل درباره آفرینش، زندگی، و ارتباط میان انسان و طبیعت پرداخته است. او نیز مانند ارسلان از زبانی استعاری و تصویری برای بیان پیچیدگی‌های فلسفی و وجودی استفاده می‌کند.

۵. طاهر بن جلون (مراکش)

طاهر بن جلون، شاعر و نویسنده مراکشی، نیز به مضامین فلسفی و اجتماعی پرداخته و به بررسی جایگاه انسان در جهان می‌پردازد. یکی از آثار بن جلون که از نظر موضوعی با شعر «کلامِ نخستین» شباهت دارد، شعرهای مربوط به نقد قدرت و استبداد است. در این اشعار، همانند شعر ارسلان، به مسئله طغیان و شورش علیه سرنوشت و تلاش انسان برای یافتن معنا پرداخته می‌شود.

۶. رابندرانات تاگور (هند)

رابندرانات تاگور، شاعر بزرگ هندی و برنده جایزه نوبل، در بسیاری از اشعار خود به مضامین فلسفی و معنوی پرداخته است. تاگور نیز در شعرهایش به مسئله آفرینش، سرنوشت انسان، و ارتباط انسان با طبیعت و خداوند توجه ویژه‌ای دارد. یکی از اشعار معروف تاگور به نام «گیتانجالی» که به زبان فلسفی و استعاری نوشته شده، با شعر ارسلان شباهت‌هایی دارد. تاگور در این شعر به مسائل معنوی و تلاش انسان برای درک حقیقت الهی پرداخته است.

۷. میازاوا کنجی (ژاپن)

میازاوا کنجی، شاعر و نویسنده ژاپنی، در آثار خود به مضامین وجودی، فلسفی و رابطه میان انسان و طبیعت پرداخته است. شعر «راهنمایی به سوی ستاره‌ها» از او، به بررسی سفر معنوی انسان و تلاش برای درک جهان و جایگاه انسان در آن می‌پردازد. این شعر با نگاهی فلسفی و شاعرانه، به مفاهیم آفرینش و رابطه میان انسان و جهان طبیعت پرداخته و با شعر «کلامِ نخستین» از نظر موضوعی شباهت دارد.

۸. عبدالوهاب البیاتی (عراق)

عبدالوهاب البیاتی، شاعر عرب معاصر، در آثارش به مضامین فلسفی و اجتماعی پرداخته است. یکی از شعرهای او که به شعر ارسلان نزدیک است، «سرودهای گمنام» است که به تأمل درباره سرنوشت انسان، سقوط، و تلاش او برای یافتن معنا در دنیای پر از تضاد و تغییرات اجتماعی می‌پردازد.

نتیجه‌گیری:

شعر «کلامِ نخستین» ارسلان، با مضامین فلسفی، وجودی و اسطوره‌ای خود، در تاریخ شعر فارسی و آسیایی، مشابهت‌هایی با آثار فریدون مشیری، احمد شاملو، مولوی، سهراب سپهری و همچنین شاعران غیرایرانی مانند رابندرانات تاگور، طاهر بن جلون، میازاوا کنجی و عبدالوهاب البیاتی دارد. هر یک از این شاعران به‌نوعی به مسائل آفرینش، انسان، هبوط، و تلاش انسان برای یافتن معنا پرداخته‌اند و از زبانی استعاری و نمادین برای بیان این موضوعات استفاده کرده‌اند.




شعرهای مشابه اروپایی و آفریقایی


شعر «کلامِ نخستین» ارسلان با مفاهیم فلسفی، اسطوره‌ای، و وجودی خود، در ادبیات اروپا و آفریقا نیز می‌تواند با آثاری مقایسه شود که به موضوعاتی چون آفرینش، انسان، جستجوی معنا، و مبارزه با سرنوشت پرداخته‌اند. در اینجا به برخی از شعرهای اروپایی و آفریقایی که از نظر مضمون و سبک به شعر ارسلان شباهت دارند، اشاره می‌کنیم:

۱. فریدریش هولدرلین (آلمان)

هولدرلین، شاعر برجسته آلمانی، در آثار خود به مسائل فلسفی و وجودی پرداخته است. یکی از شعرهای او که از نظر موضوعی به «کلامِ نخستین» نزدیک است، «هیپریون» است. این شعر بلند فلسفی درباره جستجوی معنا و پیوند انسان با طبیعت و جهان است. هولدرلین نیز مانند ارسلان به مسئله نخستین‌ها و پیدایش آگاهی در انسان اشاره دارد و به نوعی انسان را در تقابل با قدرت‌های طبیعی و معنوی قرار می‌دهد.

۲. آرتور رمبو (فرانسه)

آرتور رمبو، شاعر فرانسوی، به‌ویژه در آثار پایانی خود، به مسائلی چون هبوط، گناه و جستجوی معنای هستی پرداخته است. شعر «فصل در دوزخ» از رمبو، به مفاهیمی چون سقوط انسان، تلاش برای رهایی از وضعیت پر از تضاد زندگی، و جستجوی معنای عمیق‌تر وجود می‌پردازد. این شعر با زبانی پر از ایماژهای قدرتمند و استعاره‌های فلسفی، شباهت‌هایی با مضامین «کلامِ نخستین» ارسلان دارد.

۳. تی. اس. الیوت (بریتانیا)

شعر «سرزمین هرز» (The Waste Land) از تی. اس. الیوت یکی از آثار برجسته فلسفی و اسطوره‌ای در ادبیات مدرن اروپاست. این شعر به زوال روحی و معنوی انسان در دنیای مدرن و جستجوی معنا در میان خرابه‌های تمدن اشاره دارد. شباهت الیوت با ارسلان در این است که هر دو شاعر از اسطوره‌ها و مفاهیم فلسفی برای توصیف وضعیت وجودی انسان استفاده می‌کنند. الیوت نیز همچون ارسلان به مفهوم «نخستین» و هبوط انسان به دنیای پر از شک و تردید می‌پردازد.

۴. ویلیام باتلر ییتس (ایرلند)

ییتس، شاعر ایرلندی، در اشعار خود به شدت به مسائل اسطوره‌ای و فلسفی علاقه داشت. شعر معروف او «دومین ظهور» (The Second Coming) به مسئله هبوط، طغیان و تغییرات بنیادین در سرنوشت انسان و جهان می‌پردازد. ییتس در این شعر از زبانی اسطوره‌ای و استعاری استفاده می‌کند تا تغییرات جهانی و روحی را به تصویر بکشد. این شباهت‌ها با «کلامِ نخستین» ارسلان، در زمینه‌های فلسفی و مفاهیمی همچون طغیان و شورش، به خوبی نمایان است.

۵. پابلو نرودا (شیلی)

پابلو نرودا، شاعر شیلیایی و برنده جایزه نوبل ادبیات، در بسیاری از اشعارش به مسائل وجودی، عشق، آفرینش، و تلاش انسان برای درک جهان پرداخته است. یکی از شعرهای او که به شعر ارسلان نزدیک است، «ارتفاعات ماچو پیچو» است. در این شعر، نرودا به جستجوی معنای زندگی، تاریخ انسان، و آگاهی‌های اولیه بشری می‌پردازد. همانند ارسلان، نرودا نیز از زبان تصویری و استعاری برای بررسی رابطه انسان با تاریخ و جهان استفاده می‌کند.

۶. پاتریک کاوانا (ایرلند)

پاتریک کاوانا، شاعر ایرلندی، در اشعار خود به بررسی موضوعات وجودی و فلسفی پرداخته است. یکی از شعرهای او به نام «خدای کوچک» به بررسی مفهوم آفرینش و تلاش انسان برای فهم معنای زندگی و سرنوشت خود می‌پردازد. این شعر به‌ویژه در مورد جستجوی انسان برای شناخت نیروهای اولیه هستی و درک ارتباط میان انسان و خالق خود، با شعر ارسلان شباهت‌هایی دارد.

۷. لئوپولد سدار سنگور (سنگال)

لئوپولد سدار سنگور، شاعر سنگالی و یکی از بنیان‌گذاران جنبش نگریتیود (Negritude)، در شعرهای خود به مسائل فلسفی و اجتماعی می‌پردازد. یکی از آثار مهم او «نغمه‌های سایه» است که به جستجوی انسان برای یافتن معنا در میان تضادهای جهان و تلاش برای پیوند دوباره با طبیعت اشاره دارد. سنگور نیز مانند ارسلان از زبانی استعاری و فلسفی برای بیان مسائل مربوط به آفرینش و طغیان استفاده می‌کند.

۸. کریستوفر اوکیگبو (نیجریه)

کریستوفر اوکیگبو، شاعر برجسته نیجریه‌ای، در آثارش به مضامین فلسفی و وجودی می‌پردازد. یکی از شعرهای معروف او به نام «پژواک‌های باران» به جستجوی انسان برای یافتن معنای هستی و تجربه‌های ابتدایی انسانی اشاره دارد. این شعر با استفاده از تصاویر نمادین و اسطوره‌ای، شباهت زیادی با رویکرد ارسلان در «کلامِ نخستین» دارد.

۹. ول سوینکا (نیجریه)

ول سوینکا، برنده جایزه نوبل ادبیات و شاعر برجسته نیجریه‌ای، در شعرهایش به مسائل فلسفی و اجتماعی پرداخته است. شعر «آرامش مرگ» از سوینکا، به بررسی مفهوم زندگی، مرگ، و جستجوی معنای انسان در میان تضادهای جهانی می‌پردازد. سوینکا نیز مانند ارسلان از زبانی نمادین و فلسفی برای بیان مضامین وجودی استفاده می‌کند.

۱۰. پل والری (فرانسه)

پل والری، شاعر و فیلسوف فرانسوی، در بسیاری از اشعار خود به بررسی موضوعات فلسفی و تأملات وجودی پرداخته است. یکی از آثار برجسته او «گورستان دریایی» (Le Cimetière Marin) به موضوعات فلسفی همچون مرگ، زندگی، و جستجوی معنای هستی می‌پردازد. والری نیز همچون ارسلان از زبانی نمادین و انتزاعی برای بیان مضامین پیچیده فلسفی استفاده می‌کند.

نتیجه‌گیری:

شعر «کلامِ نخستین» ارسلان در تاریخ ادبیات اروپایی و آفریقایی مشابهت‌هایی با آثار شاعرانی چون فریدریش هولدرلین، تی. اس. الیوت، آرتور رمبو، ویلیام باتلر ییتس، پابلو نرودا، لئوپولد سدار سنگور، ول سوینکا و کریستوفر اوکیگبو دارد. این شاعران نیز به مسائل فلسفی، وجودی، و اسطوره‌ای پرداخته‌اند و از زبانی استعاری و تصویری برای بیان پیچیدگی‌های سرنوشت انسانی و جستجوی معنا استفاده کرده‌اند. شعر ارسلان با مضامین فلسفی، گناه، طغیان و جادو، در این چارچوب‌ها جای می‌گیرد و به بحث‌های اساسی درباره سرشت انسان و جهان می‌پردازد.




ارزش گذاری و امتیازدهی


برای ارزش‌گذاری و امتیازدهی به شعر «کلامِ نخستین» از ارسلان، می‌توان آن را از جنبه‌های مختلفی مانند زبان و فرم، مضامین، تأثیرگذاری عاطفی، اصالت و نوآوری، و پیچیدگی فلسفی بررسی کرد. امتیازدهی به شعر براساس این معیارها، به درک عمیق‌تری از کیفیت و تأثیرگذاری اثر کمک می‌کند.

۱. زبان و فرم (۹/۱۰)

شعر «کلامِ نخستین» از نظر زبانی غنی و استعاری است. استفاده از تصاویر قدرتمند و زبان شاعرانه، همراه با انسجام و پیوستگی در فرم، به شعر زیبایی خاصی بخشیده است. تکرار عبارات و اصطلاحاتی مانند «نخستین» و «واپسین» به ایجاد ریتم درونی و ساختاری منسجم کمک کرده است. نبود قافیه یا وزن سنتی به شعر حس مدرن و آزاد داده و آن را به سبک شعر نو نزدیک کرده است. تنها شاید بتوان گفت که برخی تصاویر می‌توانند از وضوح بیشتری برخوردار باشند تا مخاطب عام بتواند ارتباط بهتری با آن‌ها برقرار کند.

۲. مضامین (۱۰/۱۰)

این شعر به مسائل فلسفی، وجودی و اسطوره‌ای با عمق زیادی پرداخته است. مفاهیمی مانند «آفرینش»، «گناه نخستین»، «طغیان» و «جادوی نخستین» به شکلی هنرمندانه و تفکر برانگیز در شعر مطرح شده‌اند. این مضامین نشان‌دهنده درک بالای شاعر از موضوعات عمیق انسانی و فلسفی است و مخاطب را به تأمل در مورد سرشت بشر و تلاش او برای درک جهان فرا می‌خواند.

۳. تأثیرگذاری عاطفی (۸/۱۰)

شعر ارسلان به دلیل استفاده از تصاویر و مفاهیم عمیق، تأثیر عاطفی زیادی بر خواننده دارد. احساسات مانند حیرت، شورش، و جستجو برای یافتن حقیقت در طول شعر به‌خوبی منتقل می‌شوند. با این حال، برخی از مخاطبان ممکن است به دلیل پیچیدگی مفاهیم و زبانی که به شدت استعاری است، به راحتی نتوانند با لایه‌های عمیق‌تر شعر ارتباط برقرار کنند. برای مخاطبی که با این نوع شعرهای فلسفی و وجودی آشنایی دارد، تأثیرگذاری عاطفی بسیار بالاتر است.

۴. اصالت و نوآوری (۹/۱۰)

ارسلان با استفاده از مضامین سنتی مانند آفرینش و گناه، نوآوری خاصی در پرداختن به این مفاهیم داشته است. استفاده از استعاره‌های پیچیده و تصاویر تازه در شعر، نشان‌دهنده خلاقیت شاعر در بیان مفاهیم کهن به شکلی نوین است. با این وجود، در برخی موارد، مفاهیم فلسفی و اسطوره‌ای ممکن است برای مخاطبان آشنا به این موضوعات کمی تکراری به نظر برسند، هرچند ارسلان توانسته است با زبانی تازه و خاص، آن‌ها را بازسازی کند.

۵. پیچیدگی فلسفی و فکری (۱۰/۱۰)

یکی از برجسته‌ترین نقاط قوت این شعر، پیچیدگی فلسفی و فکری آن است. شاعر به شکلی هنرمندانه مفاهیمی مانند آگاهی، هبوط، طغیان و تلاش انسان برای شناخت را به تصویر کشیده است. این شعر به‌ویژه برای مخاطبانی که به مباحث فلسفی و وجودی علاقه‌مند هستند، می‌تواند بسیار جذاب و تأمل‌برانگیز باشد. عمق فلسفی این اثر نشان‌دهنده تفکر و تیزبینی شاعر در تحلیل مسائل انسانی است.

جمع‌بندی و امتیاز نهایی:

با در نظر گرفتن تمام این معیارها، شعر «کلامِ نخستین» از ارسلان امتیازی در حدود ۹/۱۰ دریافت می‌کند. این شعر از نظر زبانی زیبا، از نظر فلسفی پیچیده و از نظر احساسی تأثیرگذار است. شاعر توانسته است با نوآوری و خلاقیت خود، مفاهیمی کهن را به شکلی جدید و تفکر برانگیز مطرح کند و به خواننده این فرصت را دهد که در باب مفاهیم بنیادین انسان و سرنوشت او تأمل کند.




هیچ نظری موجود نیست: