باران و چشمان خیس تو
در جستجوی بی حاصل
کنجی برای رها شدن
باران و لحظه های فراموشی
احساس سرد دستانی که
در لمس بی تابانه اش
تو را میجوید
باران و تشنگی
لبهای نیمه باز
در سوزش نگاه ناباورانه ای
از فرا سو ی
باران و لحظه های فراموشی
احساس سرد دستانی که
در لمس بی تابانه اش
تو را میجوید
باران و تشنگی
لبهای نیمه باز
در سوزش نگاه ناباورانه ای
از فرا سو ی
معصومانه ترین گناه
باران و دلتنگی
تکرار قصیده تنهایی
آنگاه
باران و دلتنگی
تکرار قصیده تنهایی
آنگاه
که چشمانی
ریزش قطره ها را
بر شیشه اتاقت
بی انتها
دنبال میکند
باران و داستان لرزان من
در تقریر واژه هایی که
بی اختیار
خیس میشوند
ریزش قطره ها را
بر شیشه اتاقت
بی انتها
دنبال میکند
باران و داستان لرزان من
در تقریر واژه هایی که
بی اختیار
خیس میشوند
ارسلان - تهران
۶ / ۸ / ۱۳۹۰
۶ / ۸ / ۱۳۹۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر